به گزارش «راهبرد معاصر»؛ روابط جمهوری اسلامی ایران با جمهوری عربی سوریه در بیش از 40 سال گذشته پس از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون از نظر سیاسی، امنیتی و دفاعی همواره رو به رشد بوده است، اما هیچگاه از نظر اقتصادی، تجاری و بازرگانی به سطح خوب و عالی مدنظر دو کشور نرسید.
تا پیش از بحران سوریه در 2011 میلادی نگاه کلی دمشق به توسعه روابط اقتصادی و تجاری با کشورهای عربی و اروپایی بود و آمار و ارقامی که آن زمان منتشر میکردند شاهد این مدعاست. در آن زمان روابط اقتصادی، تجاری و بازرگانی ما با سوریه در پایینترین رده بود و در جدولهایی که منتشر میکردند، حجم روابط پایین دو کشور مشهود بود.
با گذشت حدود 10 سال از بحران سوریه در عمل روند تغییر کرد، زیرا بسیاری از کشورهایی که روابط اقتصادی قوی با سوریه داشتند ازجمله ترکیه، قطر، امارات، عربستان و اردن این روابط را به دلیل مشکلات سیاسی به هم زدند؛ اینها کشورهایی بودند که روابط اقتصادی سطح بالا با سوریه داشتند، اما به خاطر مسائل سیاسی و اینکه به سرنگونی حکومت بشار اسد، رئیس جمهور این کشور کمک کنند روابط سیاسی خود را قطع کردند، موضع متخاصم گرفتند و شاهد قطع روابط اقتصادی با سوریه بودیم.
در ادامه نیز بعد از تحریمهایی که دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا علیه سوریه در قالب قانون سزار یا قیصر وضع کرد، در عمل فشارها به دولت سوریه بیشتر شد.
با توجه به اهمیت موضوع توسعه روابط ایران و سوریه و بررسی راهکارهای عملی ارتقای آن با حسن شمشادی، دبیرکل اتاق مشترک بازرگانی ایران و سوریه گفت و گو کرده ایم که در ادامه مشروح آن بیان می شود.
راهبرد معاصر: اوایل بحران سوریه و با وجود اینکه انتظار می رفت جنگ بر اقتصاد این کشور تأثیر منفی بگذارد، ولی شاهد بودیم دمشق توانست اقتصاد خود را سرپا نگه دارد. علت این مقاومت چیست؟
شمشادی: در چهار، پنج سال نخست بحران سوریه به دلیل اینکه فروش نفت این کشور به صفر رسید، شاهد کاهش سفر توریستها به آنجا بودیم؛ آن هم کشوری که از محل جذب توریست میلیاردها دلار درآمد داشت، ولی به ناگاه ترانزیت کالا و مسافر به صفر و صادرات کالا و محصولات کشاورزی به حداقل رسید.
جمهوری اسلامی ایران در سالهای اخیر و حتی از ابتدا که موضوع کمک به مردم سوریه برای مقابله با تروریستها سیاسی، دفاعی و امنیتی بود، در مواقع لزوم به مردم و دولت سوریه کمک می کرد
با وجود اینکه دمشق در آن زمان بدهی خارجی نداشت، ذخایر ارزی نسبتاً مناسبی داشت و از نظر محصولات کشاورزی و خوراکی مستقل بود و نیاز به خارج نداشت، توانست اقتصاد خود را تا حدی مدیریت کند.
راهبرد معاصر: تورم اقتصادی ناشی از جنگ و تحریم چه تأثیری بر اقتصاد این کشور گذاشت؟ جمهوری اسلامی ایران چگونه توانست در این وضعیت به دمشق کمک کند؟
شمشادی: وقتی ذخایر ارزی سوریه بر اثر ادامه جنگ و تحریم ها به صفر نزدیک شد و درآمدهای ارزی نداشتند، افسار تورم از دست دولت دمشق در رفت و این کشور شاهد افزایش قیمتها به طور سرسامآور بود؛ تحریمهای آمریکا نیز مزید بر علت شد، در مخمصه اقتصادی قرار گرفتند و هر روز وضعشان از نظر اقتصادی و ارزش پول ملی خرابتر میشد. علاوه بر این، هزاران کارخانه و شرکت ورشکست و زیرساختها و نیروگاهها نابود شد و این عوامل فشارهای اقتصادی را مضاعف میکرد.
جمهوری اسلامی ایران در سالهای اخیر و حتی از ابتدا که موضوع کمک به مردم سوریه برای مقابله با تروریستها سیاسی، دفاعی و امنیتی بود، در مواقع لزوم به مردم و دولت سوریه کمک می کرد. از نظر اقتصادی نیز چه در بحث نفت، گازوئیل یا تأمین مایحتاج عمومی مردم و اینکه برای دولت سوریه خط اعتباری 1 میلیارد یورویی اختصاص داده شود، کمک هایی انجام شد تا از آن محل صادرات و ارسال کالا و محصولات انجام شود.
راهبرد معاصر: از این خط اعتباری استفاده شد؟
شمشادی: از این خط اعتباری 1 میلیارد یورویی استفاده شد، اما دارای نکته است، زیرا بیشتر سهم آن برای استفاده دولت های ایران و سوریه اختصاص یافت و بخش خصوصی در این زمینه کمترین بهره را برد. از این خط اعتباری بیشتر برای تأمین مایحتاج اولیه، نفت، گاز، آرد و مواد خوراکی استفاده شد و بخش خصوصی کمترین استفاده را از آن برد.
از سال 1398 و هم زمان با بازگشت آرامش به استانهای مختلف سوریه، پاکسازی تروریستها و نابودی داعش، روند تعامل تجاری، اقتصادی و بازرگانی میان ایران و سوریه از سر گرفته شد و به تدریج ارتقا یافت
در دو سال اخیر (اگر سه ماهه نخست 1401 را که اطلاعات آماریاش به تازگی منتشر شده در نظر نگیریم) این روابط شکل تازه ای به خود گرفت. در ابتدا بخش خصوصی کمیته مشترک ایران و سوریه را راه اندازی کرد که بعد به «اتاق مشترک ایران و سوریه» تبدیل شد و نهادها، ارگانها و سازمانهایی که در زمینه اقتصاد سوریه دخیل هستند. سر و سامان گرفتند.
این مجموعه به تدریج تلاش کرد روابط با سوریه را گسترش دهد و تا حدودی موفق شدند؛ اما این میزان موفقیت مورد رضایت مسئولان و بخش خصوصی دو کشور نیست، زیرا در کشورمان ظرفیتهای بسیار گستردهای اعم از تولیدی، دانشبنیان، مواد اولیه، محصولات و کالاها و ... داریم و سوریه نیز به همه داشته های ما نیاز دارد.
راهبرد معاصر: به نظر شما چه مشکلات و چالش هایی باعث شده است روابط تجاری و اقتصادی تهران و دمشق با وجود تأکید دولتمردان دو کشور به اوج خود نرسد؟
شمشادی: عوامل مختلفی در این موضوع دخیل هستند. واقعیت این است در دولت قبل نگاهی به توسعه روابط میان ایران و سوریه وجود نداشت و مجموعه دولت از شخص رئیس جمهور تا دیگر مسئولان اگر هم در ظاهر مطالبی بیان میکردند، در باطن کار خاصی انجام نمیدادند و هر چیزی که وجود داشت در حداقل بود.
از زمانی که آیت الله سید ابراهیم رئیسی به عنوان رئیس دولت سیزدهم روی کار آمد، نگاه به توسعه روابط با همسایگان و توسعه روابط با ملت های مقاومت ازجمله سوریه افزایش یافته است. اگر بگوییم در حدود ۱۰ ماه گذشته که آیت الله رئیسی سکاندار دولت سیزدهم شده، در زمینه توسعه روابط صددرصد موفق بوده و اکنون توسعه روابط شکل گرفته، نادرست است؛ اما رویکرد دولت تغییر اساسی کرده و دیگر آن رویکردی که نگاهی به همسایگان و به طور مشخص سوریه نداشت، وجود ندارد.
بخشی از عوامل و چالش های موجود بر سر توسعه روابط داخلی و بخش دیگر در سوریه و در ساختارهای موجود است. احتمالاً یک سری مقاومتها در بدنه وجود دارد که با وجود تغییر ریل دولت و اینکه در رأس نظرات تغییر کرده، در بدنه ممکن است کارشکنیهایی وجود داشته باشد.
راهبرد معاصر: از نظر شما پیش نیاز توسعه روابط میان دو کشور چیست؟ تا چه حد موانع موجود رفع شده است؟
شمشادی: تعاملات تجاری اقتصادی ایران و سوریه در سال 1400 به نسبت 1399 رشد حدود 100 درصدی داشته و در سال 1400 به حدود 218 میلیون دلار رسیده است؛ در این میان 30 میلیون دلار سهم سوریه و بقیه سهم صادرات کالا و محصولات و خدمات فنی و مهندسی ایران به سوریه است.
در توسعه روابط اقتصادی تجاری میان کشورها به زیرساختهایی نیاز هست؛ یعنی فیالبداهه روابط اقتصادی میان کشورها شکل نمیگیرد و گسترش نمییابد و ماجرای ایران و سوریه نیز همین گونه است.
وقتی زیرساخت توسعه روابط میان دو کشور مدتها ضعیف بوده و حال میخواهیم در شرایطی که سوریه از نظر اقتصادی بنیه ضعیف و نیازهای بسیاری دارد، در این کشور حضور یابیم زیرساختهای لازم باید فراهم باشد. به عنوان نمونه زیرساخت حمل و نقل کالا به سوریه که در ابتدا نبود و در چهار، پنج سال اخیر با اختصاص یک فروند کشتی در کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران، مسیر بندرعباس به لاذقیه را می پیماید.
در زمینه حمل و نقل زمینی مسیر ارتباطی به بندر مرسین ترکیه و سوریه وجود دارد و خط ترانزیت ایران-عراق-سوریه یا لبنان که سالها روی آن زحمت کشیده شده، همچنان بسته است. درواقع خط ترانزیت مستقیم از ایران به عراق و سوریه برای صادرات کالا و محصولات یا واردات از سوریه وجود ندارد و چالش اصلی در عراق است.
این کشور از ابتدا عضو کنوانسیونهای بینالمللی نبود و حدود یک سال است به عضویت کنوانسیون بینالمللی حمل و نقل جادهای یا همان ترانزیت بینالمللی درآمده، اما آییننامه اجرایی برای این کار تدوین نکردهاند. هر چه طرفهای ایرانی و سوری تقاضا می کنند، فایده ندارد و حلقه مفقوده در عراق است که اگر چالش ترانزیت بار حل شود، نه فقط برای ایران بلکه برای خیلی از کشورهای منطقه مفید خواهد بود و البته محل درآمد خوبی برای دولت عراق است.
با وجود این چالش، جمهوری اسلامی ایران به صورت رسمی از دو مسیر بخشی از صادرات خود را روانه سوریه می کند؛ از مبدأ ترکیه بندر مرسین به طرابلس و بندر لازقیه و از بندرعباس به بندر لازقیه. با وجود این، زیرساخت اصلی حمل و نقل که ارزان، سریع، قابل دسترس و مداوم باشد و ترانزیت کالا از عراق انجام شود، هنوز شکل نگرفته و این از مشکلات اصلی فراروی افزایش سطح تعاملات تجاری دو کشور است.
یکی دیگر از مباحث مرتبط با حوزه پولی و مالی است. دولت و بانک های جمهوری اسلامی ایران و جمهوری عربی سوریه تحریم هستند و بانک مشترکی وجود ندارد. سالهاست که در دولتهای مختلف در حال رایزنی درباره تأسیس بانک مشترک هستند، ولی اقدامی انجام نشده است.
راهبرد معاصر: علت اینکه نمی توان از خط اعتباری 1 میلیارد یورویی استفاده کرد یا اینکه زمینه تأسیس بانک مشترک وجود ندارد، چیست؟
شمشادی: خط اعتباری در واقع نیازی به بانک نداشت، زیرا از آن پول در داخل کشور به کسانی که میخواستند کالا، محصول یا خدماتی به سوریه صادر کنند داده میشد و آنها کالایشان را به سوریه میفرستادند و به سوریه پولی منتقل نمی شد که بخواهد برگردد. همچنین با وجود اینکه تهران و مشق تأکید کرده اند، بانک مشترکی وجود ندارد.
جمهوری اسلامی ایران به صورت رسمی از دو مسیر بخشی از صادرات خود را روانه سوریه می کند؛ از مبدأ ترکیه بندر مرسین به طرابلس و بندر لازقیه و از بندرعباس به بندر لازقیه
ایران و سوریه برای اجرایی کردن بانک مشترک مشکلات خاص خود را دارند. یکسری مشکلات در سوریه و یکسری در ایران است. به عنوان نمونه سال 1390 و در ابتدای بحران مجوز تأسیس بانک مشترک گرفته شد، این بانک سهامدارانی داشت که اکنون میخواهند پای کار باشند. طبق مطالعاتی که داشتم، ۱۴ بانک مشترک سوریه و کشورهای دیگر از قبل بحران تاکنون فعالیت داشتند و همچنان فعالیت دارند، اما کشورمان که سطح روابط سیاسی، امنیتی و دفاعی خوبی با سوریه دارد و حتی موافقت تأسیس بانک مشترک را از سال 1390 تاکنون از دولت دمشق در اختیار دارد، نتوانسته آن را ایجاد کند و ادامه این روند می تواند زیانبار باشد.
در حال حاضر تراکنش های مالی به وسیله صرافیها انجام میشود که اگر مبالغ بالا باشد، مقداری کارها را سخت میکند. صرافی ها نیز ممکن است رغبت از خود نشان ندهند، زیرا نگران هستند شناخته شوند و مورد تحریم قرار بگیرند. البته این زنگ خطر برای بخش خصوصی و دولتی مشترک است.
راهبرد معاصر: به نظر شما نمی توان از ظرفیت گردشگری و توریسم برای توسعه تعاملات اقتصادی استفاده کرد؟
شمشادی: در زمینه حمل و نقل مسافر به معنای تاجر، بازرگان، تولیدکننده، صادرکننده، سرمایهگذار و واردکننده از ایران به سوریه و از سوریه به ایران اقداماتی انجام شده و یکی از راههای افزایش میزان تعاملات دوجانبه همین سفرهای ساده میان ایران و سوریه است. هرچند در گذشته این سفرها به دلیل اوضاع سوریه و ملاحظات ایران سخت انجام می شد، اما حال که اوضاع متفاوت از گذشته است، باید انتظار داشت با هزم دولت سیزدهم و دیپلماسی پویا به جایگاهی که مدنظر است، برسد.
در جلسهای که مدتی پیش در سازمان توسعه تجارت برگزار شد، نماینده سازمان هواپیمایی کشوری گفت برای یک هفته ۱۸ تا ۲۴ تیر ۱۶ مجوز پرواز صادر کردند، اما فقط چهار پرواز انجام شد. وقتی علت را جویا شدیم که چرا شرکت های هواپیمایی کاسپین، معراج و ایران ایر با وجود داشتن مجوز پرواز انجام نمی دهند، متوجه شدیم مسئولان این شرکت ها همه چیز را با صرفه اقتصادی خود می سنجند. این برخلاف چیزی است که مرتب شعار میدهیم و از وضعیت کشوری همچون امارات می گوییم که زمانی بیابان بود و اکنون به وضع مناسب رفاهی رسیده است.
کتاب خاطرات حاکم دبی را میخواندم؛ در بخشی از آن گفته بود می خواهد بزرگترین فرودگاه جهان را در کشورش بسازد؛ گفتند، نمی شود و کسی اینجا (که منطقه ای بیابانی است و امکانات ندارد) نمی آید. حاکم دبی گفت، میآیند و رفتند فرودگاه ساختند، اما هیچ کس نیامد. وی گفت، بروید از تمام شرکتهای هواپیمایی دنیا بازدید کنید، با آنها قرارداد ببندید و بگویید هر پروازی به مقصد دبی بگذارند، تمام صندلیهای هواپیما از مبدأ دبی به کشورشان را فول شارژ ذخیره میکنیم... هرچه بلیت فروختند، فروختند و هرچه نفروختند دولت امارات پولش را پرداخت میکند.
درواقع امارات روی پروازها به مقصد فرودگاهش در دبی تسهیلات و مشوق میگذارد تا سفرها برقرار باشد؛ آن موقت شرکتهای مسافرتی ما نگاه میکنند ببینند هواپیمایشان پر از مسافر میشود که سفر را انجام دهند، مبادا ریالی خسارت پرداخت کنند.
معتقدم باید وزارت راه و شهرسازی و دولت در زمینه حمل و نقل مسافر به سوریه تسهیلات در نظر بگیرد. این تسهیلات باعث می شود مسافر و بازرگان از دو طرف احساس کنند راحت میتواند به دمشق بروند و بازگردند.
راهبرد معاصر: در زمینه سفر بازرگانان به سوریه و سرمایه گذاری در آنجا احساس می شود نگرانی هایی وجود دارد، ازجمله اینکه ممکن است سرمایه آنها به دلیل اوضاع سوریه به فرجام و سوددهی نرسد. چگونه می توان این تفکر را اصلاح کرد؟
شمشادی: خیلی از بازرگانان، تولیدکنندگان، صادرکنندگان و واردکنندگان به اتاق مشترک بازرگانی میآیند و یکی از مشکلاتی که مطرح میکنند، این است که می خواهند در نمایشگاهی در سوریه شرکت کنند؛ ولی وقتی برای گرفتن بلیط مراجعه می کنند، موجود نیست. در موردی خاص یک تولیدکننده در نمایشگاه ثبت نام کرده، کالایش را هم فرستاده و حال که میخواهد چمدان به دست به دمشق برود و در نمایشگاه شرکت کند، به دلیل موجود نبودن بلیط نمیتواند.
البته این موارد مدتی است کمرنگتر شده، نه اینکه مانند دو سال گذشته باشد، اما این مشکل همچنان برای ایران و سوریه وجود دارد.
برای اعتمادسازی میان تهران و دمشق، پروازها باید مستقیم، مکرر و منظم باشد. به عنوان نمونه در دوران شیوع کرونا دانشجویی از یکی از ایالتهای آمریکا قصد داشت به کشوری اروپایی برود. از داخل هواپیما فیلم گرفت در حالی که خودش تنها مسافر پرواز ۱۴۰ نفری بود و آن پرواز سرساعت انجام شد. این گونه اعتماد شکل میگیرد؛ شرکت هواپیمایی نباید بگوید چون مسافر نیست، پس پرواز باید لغو شود.
باید وزارت راه و شهرسازی و دولت در زمینه حمل و نقل مسافر به سوریه تسهیلات در نظر بگیرد. این تسهیلات باعث می شود مسافر و بازرگان از دو طرف احساس کنند راحت میتواند به دمشق بروند و بازگردند
دولت باید برای شرکتهای هواپیمایی تسهیلات بگذارد؛ این تسهیلات برای پروازهایی باشد که در مسیر سوریه برقرار میشود. آن وقت از زائری که برای زیارت به سوریه میروند تا تاجر، بخش خصوصی، گردشگز و توریست تا بازرگان وقتی احساس کرد پروازهای منظم وجود دارد، راهی سفر می شود.
راهبرد معاصر: نقش بخش خصوصی را در توسعه روابط اقتصادی چگونه ارزیابی می کنید؟
شمشادی: بخش خصوصی ایران بسیار علاقهمند به حضور در بازار سوریه است و برایش جذابیت دارد؛ هرچند این علاقه و جذابیت برای بعضیها کاذب است، زیرا از بازار سوریه شناختی ندارند. بازار سوریه را باید شناخت؛ این بازار را بعضی از تجار، بازرگانان و صادرکنندگان کشور با بازار عراق مقایسه میکنند؛ در حالی که از نظر جمعیت، درآمد، رفت و آمد، حمل و نقل، سطح درآمد و ... اصلاً قابل مقایسه نیست
سوریه بازار خاص خود را دارد که باید روی آن و امکان صدور اجناس مختلف مطالعه کرد و با چشمان باز در بازار حضور یافت. بازار سوریه با کل کشورهای منطقه متفاوت است و این موضوع را بازرگان و تاجر باید بدانند، ولی بعضیها چشم بسته وارد آن می شوند.
این علاقهمندی طوری بوده که در چند سال گذشته بعد از پایان بحران در سوریه و استقرار آرامش نسبی که هر چه جلوتر آمدیم بهتر شد، بیش از یک هزار و 390 شرکت ایرانی طوری که آمار میدهند آنجا ثبت شرکت کردند، اما در عمل شاید 10 یا ۲۰ شرکت بیشتر فعال نیستند.
به دلیل عدم شناخت از بازار سوریه و فقط علاقهمندی مستقیم رفتند شرکت ثبت کردند و الان در کار آن مانده اند. در گروههایی که وجود دارد و بحث سوریه مطرح است، بعضی شرکتها خود را برای فروش امتیاز عرضه میکنند. زیرا بدون شناخت و آگاهی رفتند، شرکت ثبت کردند و برایشان فایده ای نداشته است. بتابراین، همه باید بازار سوریه را بشناسند و بر مبنای شناخت عمل کند.
راهبرد معاصر: در مستندی با نام «سوریه؛ سرزمین شگفتی ها» که از رسانه ملی پخش شد، مردم سوریه علاقه خاصی به تولیدات داخلی داشتند و تعرفه گمرکی سنگینی برای محصولات خارجی وضع شده است. آیا این فرهنگ مردم سوریه با عرضه محصولات ایرانی در بازار این کشور منافات ندارد؟
شمشادی: مطالعه بازار پاسخ این پرسش را میدهد که بدانید اگر فلان کالا را وارد کنید میتوانید به فروش برسانید یا خیر. طبیعی است در کشوری که مشکلات اقتصادی شدید دارد و پیشتر کشور رو به رشد اقتصادی بود، تمرکز اصلی خود را بر تولیدات داخلی بگذارد تا واردات، زیرا درآمدی ندارد که میلیاردها دلار به این کشور وارد شود و بتواند دلار بدهد و کالا بخرد.
طبعاً دمشق تمرکز خود را روی تولید داخل می گذارد تا با دلار اندکی که در اختیار دار، معیشت مردم را ساماندهی کند. این تفکر و فرهنگ مردم سوریه برخلاف عراق است که ۱۰۰ میلیارد دلار در آن گردش مالی وجود دارد.
نگاه و توجه اصلی دولت و مردم سوریه در وهله نخست به تولید خودشان است. این نگاه از قبل بوده و مختص ایران و کالای ایرانی نیست،؛ بلکه مختص کالاهای کل دنیاست؛ یعنی مردم سوریه اگر بدانند مشابه فلان کالا در کشورشان تولید شده با همان کیفیت و همان قیمت رقابتی، ابتدا جنس تولید داخل را میخرد تا اینکه کالای خارجی بخرد.
راهبرد معاصر: در زمینه ترغیب تجار به سرمایه گذاری و ورود آگاهانه به بازار سوریه کدام یک از ابعاد فرهنگی، رسانه ای و اقتصادی را مؤثر می دانید؟
شمشادی: همه ابعاد در کنار هم لازم است و اول از همه چیز مطالعه بازار. بر مبنی این مطالعه می توان فهمید آیا امکان حضور در عرصه فلان کالا در سوریه وجود دارد یا خیر؟ حال اگر قرار شد حضور یابد، در قالب صادرات یا تولید در داخل سوریه باشد. مزایای هر کدام از این روشها چیست، چقدر سود و چقدر بازار دارد. به مجموع این موارد مطالعه بازار و فرهنگ اصلی که باید در این زمینه میان تجار و بازرگانان ایران جا بیفتد، می گویند. آنها باید بدانند سوریه بازار کوچک و عمیقی است؛ بازار بزرگی نیست، کوچک اما عمیق است.
سوریه به همه چیز نیاز دارد، به ویژه در بازه زمانی کنونی؛ اما به دلایل اوضاع داخلی اجازه واردات به همه کالاها نمیدهد. اولویت اصلی در سوریه تولید و سرمایهگذاری در داخل است تا صرفاً واردات کالا.
علاوه بر این، صنایع و خط تولیدهایی از قبل در سوریه بوده که از زمان داعش به این طرف بخش عمده ای از آنها نابود شدهاند و این موارد به سرمایهگذاریهای مجدد خارجی و راهاندازی خطوط تولید نیاز دارند که فرصتی برای ایران فراهم کرده است.
سوریه همانند ایران در شرایط تحریم است و در همین شرایط با این کشور توافقنامه تجارت آزاد داریم. میتوانیم از قانون سرمایهگذاری جدید سوریه بهره بگیریم، به آنجا برویم، سرمایهگذاری کنیم و دنبال سود باشیم.
نکته قابل توجه اینکه اگر تحریم سوریه که قطعاً پایدار نیست، برداشته شود، عملاً آن زمان دیگر برای ما هیچ فرصتی در سوریه وجود ندارد. هم اکنون باید با تولیدکننده داخلی و شرکتهای خارجی که در آنجا مستقیم و غیرمستقیم کار میکنند رقابت کنیم. این را بیفزایید به اینکه کالای قاچاق از ترکیه وارد سوریه می شود.
در عرصه سوریه باید از رقابتهای بین بخشی که میان سازمانها، نهادها و ارگانها وجود دارد برای سهم خواهی از این بازار چشم بپوشیم که یکی از آفتهای اصلی در زمینه فعالیت اقتصادی در سوریه همین موضوع است.
در بازار سوریه برای ایران فرصت و تهدید توأمان وجود دارد؛ فرصت است زیرا مهلت محدودی دارید در این بازار بیرقیب که در شرایط تحریم هیچ کس وارد آن نمیشود، میتوانید آگاهانه و با مطالعه ورود پیدا کنید.
اگر تحریم برداشته شود، این فرصت به تهدید تبدیل می شود، زیرا هیچ کس به شما اهمیتی نمیدهد. دنیا، دنیای بده بستان است. اگر ما با سوریه هم سنگر و دوست هستیم، سر جای خود، ولی دمشق از منظر اقتصادی به فکر سود و زیان خود است. آن زمان اگر چین کالایش را ارزانتر از ایران بدهد، مورد استقبال دمشق قرار می گیرد.
نکته قابل توجه اینکه اگر تحریم سوریه که قطعاً پایدار نیست، برداشته شود، عملاً آن زمان دیگر برای ما هیچ فرصتی در سوریه وجود ندارد
اصول تجارت و داد و ستد این است که از پول حرف بزن! چقدر سود میدهی و چقدر میگیری؟ چقدر کالا ارزانتر و چقدر با کیفیتتر است؟ سوریه هم بر مبنای همین طرز تفکر رفتار خواهد کرد.
اگر از فرصت کنونی استفاده کنیم، سود کردیم؛ اگر استفاده نکردیم بعد از برداشته شدن تحریم ها علیه دمشق باید حسرت بخوریم که چرا بازار سوریه را از دست دادیم.